نوشته اصلی توسط
fa...teme
باسلام من با همسرم سه سال دوست بودم و تقریبا با رفتارهاش اشنا بودم. الان یک ماهی هست که عقد کردیم و خیلی از رفتاراش داره تغییر میکنه از اول هم بعضی از رفتارهامون بهم نمیخورد و هر دو لجباز هستیم ولی مشکلمون حاد و جدی نبود و با هم خیلی خوب بودیم مشکل جدیمون از چند روز پیش شروع شد ک بهش یاد اوری کردم ک برای عید مبعث و نیمه شعبان باید عیدی بخره و همسرم از کوره در رفت و دادو بیداد کرد ک این چیزا برای عهده بوقه! و از اونجایی ک جفتمون لجباز و غدیم با هم بحث کردیم. ایشون گفتند ک الان دارم پول برای ماشین و خونه جمع میکنم و پولی برای اینجور خرجهای الکی ندارم کلی هم منت گذاشت ک اینکارها رو برای من میکنه. خلاصه فرداش از اونجایی ک این بحث هم مثل همه بحثامون تموم شده بد من با روی باز بهش زنگ زدم و خوش بش کردم ولی یکشنبه ک از عید گذشت من تیکه انداختم بهش ک عیدیت هم خیلی خوب بود و... ک خیلی نارااحت شد و ایمیل بلند بالایی برام فرستاد ک من نقشه کشیدم ک ازش بکنم و پول زور بگیرم و حتی اون روزی هم ک بهش زنگ زدم و خوب حرف زدم براش نقشه کشیدم وووو... ب نظرتون باید چیکار کنم ؟ من نمیدونم الان خسیسه یا نه چون قبلش اینجوری نبود بله برون و عقدم هم خیلی ساده بود و هیچ انتظاری ازشون نداشتم و هیچ کادویی یا خرید عقدی ازشون نگرفتم. ب نظرم این ساده گرفتن همه چیز باعث شده توقع اینو نداشته باشه ک ازش چیزی بخام!!!! چون همش میگه از من چیزی نخاه چون دارم پول جمع میکنم و تا الان حتی ی بار هم ازش پولی نخاستم ببخشید طولانی شد
نظرت چیه؟
